ماجرای دکتر صابونی

یه همخونه داشتم (بذارید صداش کنیم دکتر صابونی ) که خیلی فعال بود. دانشجوی ترم سه بود و کلی طرح تحقیقاتی داشت همش داشت پروپوزال و مقاله می نوشت. یه شب ازش پرسیدم «دکتر چجوری طرح و مقاله می نویسی؟»
خیلی دلم می خواست زودتر وارد کار تحقیقاتی بشم. ولی مسئله این بود که هر وقت بهش فکر می کردم، میدیدم که ساماندهی کلی مقاله برای نوشتن پروپوزال تحقیقاتی یا نوشتن مقاله خیلی کار سردرگم کننده ایه
یهو پاشد رفت، چهار تا زونکن پر مقاله و یه سررسید عجیب غریب آورد. همه مقاله های تو زونکن ها با یه برچسب کد داشتن.صفحه های مختلف سررسید هم با لیبل همون کدها رو داشت.


گفت هر مقاله رو میخونم و اگر… به دردم خورد یه کد میدم بهش و میذارم توی زونکن. بعد مطالبی که از این مقاله ها رو لازم دارم توی سررسید مینویسم و کد مقاله رو هم توی اون صفحه سر رسید میزنم. هر مطلب هم مشخص بود که برای مقدمه قراره استفاده بشه یا بحث یا مواد و روش ها.
خلاصه که یک سیستم سیستماتیک و خیلی با حساب کتاب.
ولی من قانع نشده بودم. ازونجایی که همیشه دلم میخواسته ساده ترین راه رو برای سخت ترین کارا استفاده کنم، به نظرم اومد که، اگر چه این سیستم، سیستم درستیه، ولی راهش زونکن و سر رسید و کد دادن و اینا نیست. یه نکته دیگه هم این بود که کلا نه دلم میخواست و نه حوصله داشتم که هی برم پرینت بگیرم و یه عالمه کاغذ استفاده کنم
حالا که به لطف دکتر صابونی با یه سیستم آشنا شده بودم، باید راه ساده سازی این سیستم رو پیدا می کردم.
شما برای نوشتن مقاله و پروپوزال و... چجوری منابعتون رو ساماندهی می کنید؟!
درباره مدیریت
سال 79 کاردانی علوم آزمایشگاهی دانشگاه علوم پزشکی ایران پذیرفته شدم. و لیسانس رو هم تا سال 83 همونجا ادامه داد. سال 84 فوق لیسانس بیوتکنولوژی پزشکی در دانشگاه تربیت مدرس قبول شدم و سال 87 هم فوق لیسانس رو تموم کردم. طرحم رو در انستیتو پاستور ایران گذروندم و بعدش یک سال توی بخش تشخیص ملکولی یه آزمایشگاه تشخیص طبی کار کردم. سال 91 دکتر بیوتکنولوژی پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی زنجان پذیرفته شدم و سال 97 این مقطع رو تموم کردم. از اول دوره دکتر شروع کردم به نوشتن مقالات علمی و ویرایش انگلیسی مقالات بعدش یک دوره 20 ساعته برای آموزش اصول نگارش انگلیسی مقالات آکادمیک تهیه کردم و تا الان توی این زمینه فعالم.
نوشته های بیشتر از مدیریت
دیدگاهتان را بنویسید